جدول جو
جدول جو

معنی زور فارس - جستجوی لغت در جدول جو

زور فارس
در فهرست ولف این کلمه دوبار آمده اولی را سرزمین معنی کرده و ظاهراً شاهد زیر هم مورد استناد بوده است:
جهاندار دارای دارا کجاست
کزو داشت گیتی همه پشت راست
همان خسرو و اشک و فریان و فور
بزرگان سند و شه شهر زور،
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 1917)،
زور دوم را ولف شهر معنی کرده و سپس افزاید:خرۀ اردشیر از اردشیر بابکان بنا شده در فارس و نسخه بدل این کلمه را ’شهر گور’ ثبت نموده است و ظاهراً یکی از دو شاهد زیر مورد استفادۀ ولف بوده است:
چو شد شاه با دانش و فرو زور
همی خواندش مرزبان شهر زور،
فردوسی،
چو آسوده برگشت مرد و ستور
بیاورد لشکر سوی شهر زور،
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بخش لار نام بخش مرکزی شهرستان لار و دهستان حومه بخش مزبور، حدود و مشخصات آن بقرار ذیل است: از شمال بخش جویم و بنارویه، از جنوب بخش بستک، از خاور شهرستان بندرعباس، از باختر شهرستان فیروزآباد، این بخش در قسمت شمالی شهرستان واقع است هوای آن گرم و خشک در تابستان بسیار گرم و در زمستان ملایم میباشد آب آن غیر از دهستان خنج در تمام نقاط از چاه و باران است و زراعت اکثردیمی است، محصولات آنجا عبارت است از غلات خرما و تنباکو و پنبه، شغل اهالی زراعت، باغبانی، گله داری و کسب است، زبان اهالی فارسی محلی (دری) و مذهب آنان تسنن و شیعۀ اثنی عشری است، این بخش از شش دهستان بنام حومه صحرای باغ فداع، ارد، درز، سایه بان خنج، تشکیل یافته مجموع قراء و قصبات آن 79 است و در حدود پنجاه هزار تن سکنه دارد، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا